مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام ( زیارت مخصوصه حضرت)
خاک بودم سالها از شـوق گـلدان شما در دل من بار خـواهـد داد احـسان شما هرچه را آموختم از کودکی، نام تو بود یا رضـا گـفـته فـقـط طفل دبـستان شما جای درس ومشقخواندن، گنبدت را میکِشم دفتر من پُر شد از عکسِ شبـستان شما اعتکاف مشهد ما از شروط بندگیست من تـمام عُـمـر را هـستم مـسلـمان شما آمدم ای شاه، یادش خوش! روانش شاد باد! هر که بوده از ازل روزی غزلخوان شما مهربانی، خصلت خدمتگزار کوی توست ای به قـربـان لب خـنـدان دربـان شـمـا دردهای ایل خود را جـمع کـردم، آمدم دربـهدر افـتـادهام دنـبـال درمــان شـمـا هفتپُشت من نمکپـرودۀ این سفـرهاند آنقَدَر نان خوردم از دستِ پدرجان شما! یک طرف معصومهخانم، یکطرف سلطانطوس در حقیقت نامِ این خاک است: ایران شما! نوکر بیدست و پا آیا به دردت میخورد؟! آمدم تا بـسـپـرم خود را به دسـتان شما ای امام مهـربانم! دوسـتت دارم، ز جان دوستت دارم، قسم هم میخورم، جان شما! روز محشر، خندهاش را فاطمه تضمین کُند هرکسی که چشمهایش گشته گریان شما بین صحن تو، خودم را در نجف حس میکنم هو کشیدم "یا علی" را رو به ایوان شما هرچه دارم را بگیر و کـربـلایم را بده یا علیموسَیالرِّضا! دستم به دامان شما رفـته رفـته دارد ایّـام مـحـرم مـیرسـد آه! مـیآیـد هـمـان مـاهِ پــریـشـان شـمـا حرمله، خولی، سنان، اَخنَس، عقبتر میروند شمر تنهـا میشود با جدّ عـطشـان شما عمهجانت همسفر شد با سنانِ پستِ مست وای از اهل حرم، وای از عزیزان شما |